بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

زندگی قافیه باران است

باران داره میاااااااااااااااد

یادمه پارسال همچین روزی چنین مطلبی نوشتم فردا صبح قرار بود باران دنیا بیاد و من امروز رفتم آرایشگاه موهامو بافتم و ناخنمو دیزاین کردم ساعت 6 آخرین شام بدون بارانم خوردم صبح ساعت 4:30بیدار شدیمو داشتیم آماده میشدیم که کم کم دلم درد گرفت به بابایی گفتم و بابایی گفت از استرسه ولی انگار خیلی درد دارم باید میرفتیم دنبال مامان بزرگی تو راه کیسه آبم پاره شد و درد شروع شد بدون خداحافظی رفتم تو اتاق و 4 ساعت درد کشیدم  تا دکتر بیاد وحشتناک بود وقتی داشتم میرفتم اتاق عمل حسینو دیدم بیچاره داشت سکته میکرد منم که دید دارم درد میکشم حالش بدتر شد تو اتاق عمل داشتم از هوش میرفتم و به دارو هم حساسیت دادم همش سرفه میکردم تااااااااااااااااا...
11 مرداد 1391
1